به چه حالی بودم
ترس..
مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی، کمی از یادها رفته...
درباره وبلاگ


مرا اینگونه باور کن... کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته... خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته...؟! نمی دانم مرا ایا گناهی هست..؟ که شاید هم به جرم آن ، غریبی و جدایی هست..؟؟؟ مرا اینگونه باور کن
آخرین مطالب
نويسندگان
برچسب:, :: 11:39 :: نويسنده : Mohammad sadeghi

رفتی اما چه بگوییم هیهات

تو ندانی که من آنروز غروب

زیر آن دره آرام و عبوس

به چه حالی بودم !

بی تو با حسرت و حرمان و سرشت

خلوتی داشتم آنجا که مپرس

کاش می دانستی

بی تو بر من چه گذشت


آزو می کنم زندگی مال تو….

مرگ مال من راحتی مال تو….

گرفتاری مال من شادی مال تو…..


غم مال من همه مال تو ولی تو مال من

یادمان باشد اگر شاخه گلی را چیدیم

وقت پرپر شدنش سوز و نوایی نکنیم

پر پروانه شکستن هنر انسان نیست

گر شکستیم ز غفلت ، من و مایی نکنیم

یادمان باشد سر سجاده عشق

جز برای دل محبوب دعایی نکنیم

یادمان باشید اگر خاطرمان تنها ماند

طلب عشق ز هر بی سرو پایی نکنیم

برای عشق تو در قلبم سه کوه ساختم

اولی کوه وفا

دومی کوه صداقت سومی.......

کوهی که هر وقت بهم گفتی دوستت ندارم

از اون بندازمت پایین صدایت چون صدای ابشاران،

نگاهت چون نگاه چشم خورشید،

و قدت همچو قد رود کارون...

خاک تو سرت که هیچ چیزت به آدمی زاد نرفته

مراقب گرمای دلت باش تا کاری که زمستان

با زمین کرد زندگی با دلت نکند

آبی تر از آنیم که بی رنگ بمیریم شیشه نبودیم

که با سنگ بمیریم تقصیر کسی

نیست که اینگونه غریبیم شاید که خدا خواست

که دلتنگ بمیریم

توی آسمون دنیا هر کی یه ستاره داره

چرا وقتی نوبت ماست آسمون جایی نداره؟

واسه من تنهایی درده درده هیچ کسو نداشتن

هر گل پژمرده ای رو تو کویر سینه کاشتن

دیگه باور کردم اینو که باید تنها بمونم و تا لحظه

مرگم شعر تنهایی بخونم

بر سنگ قبر من بنویسید

خسته بود اهل زمین نبود

نمازش شکسته بود بر سنگ قبر من بنویسید

شیشه بود تنها از این نظر که سراپا شکسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید

پاک بود چشمان او که دائماً از اشک شسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید

این درخت عمری برای هر تبر و تیشه دسته بود

بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر پشت دری

که باز نمی شد نشسته بود

همیشه موفق باشید

نظر یادتون نره



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پيوندها


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 161
تعداد نظرات : 49
تعداد آنلاین : 1



خداوندا من از تنهایی و برگ ریزان پاییز، من از سردی زمستان من از تنهایی و دنیای بی تو میترسم خداوندامن از دوستان بی مقدار، من از همراهان بی احساسمن از نارفیقی های این دنیا میترسم خداوندامن از احساس بیهوده بودن، من از چون حباب آب بودنمن از ماندن چو مرداب میترسم خداوندامن از مرگ محبت، من از اعدام احساس به دست دوستان دور یا نزدیک میترسم خداوندامن از ماندن میترسم، من از رفتن میترسم خداوندامن از خود نیز میترسم خداوندا پناهم ده